Відео

@@esmatabidi1460 زینب بگفتا با فغان ، ای شاه عطشانم ، مهلا حسین جانم یکدم عنان آهسته تر ، ای جان جانانم ، مهلا حسین جانم مهلاً مهلا تا یکدمی ، آیم به سوی تو ، بوسم گلوی تو کرده وصیت مادرم ، ای راحت جانم ، مهلا حسین جانم بگذار تا دست تو را ، بوسم برادر جان ، کَد سینه سوزان گردد جدا دستت زکین ، ای ماه تابانم ، مهلا حسین جانم بگذار تا رأس تو را ، بر دامنم گیرم ، کردی ز جان سیرم بگذار تا آغوشت کشم ، ای سید سرور ، کین پیکر اطهر بگذار تا لعل لبت ، بوسم برادر جان ، با ناله و افغان آمد به خاطر یا اخا ، چوب خضیرانم ، مهلا حسین جانم تو سوی میدان میروی ، جان با لب عطشان ، تا جان کنی قربان من هم به خیمه یاور و ، یار یتیمانم ، مهلا حسین جانم ای زاده خیرٌنساء ، ای سبط پیغمبر ، ای کشته بی سر اندر وداع آخرین ، با چشم گریانم ، مهلا حسین جانم

از سایت آپارات با همین اسم که می بینید می توانید دانلود کنید

@@SEVENGAMING2007 من بلبل حسینم ویرانه جای من نیست گلشن بود سرایم ویرانه جای من نیست ایاشود به ویران کس لاله ای بکارد یا دختری سری را بر دامنش گذارد من میزبانم اما جانم به لب رسیده شد میهمانم اخر امشب سر بریده رأس پدر چو قران بگرفته ام به دامان ان سر چو گل ببویم با اشک خود بشویم

@@Kazemidin خیلی ممنون

@@user-ec2yx9sy9g گشته پر از غم دل اهل حرم آمده هنگام جدایی ز غم زینب من غم مخور جان به سرا میرود با تن خونین حسین سوی خدا میرود هر کس و ناکس نشود یار من به به بنی هاشم و انصار من کشتی ناجی من سوی هدی می رود قافله ی کربلا سوی خدا می رود خدا خودش شاهد این ماجرا ست هر چه خدا خواست همانم رواست گر به گلوی علی تیر جفا می رود خون علی اصغرم سوی خدا میرود خوشم که پشتم به خدا محکم است بهتر یاران من اگر منجم است ناله هل من معین تا به سما می رود خون من بی معین سوی خدا می رود مرا ز یادت نرود در سفر بین نمازت اسم مرا هم ببر از همه ماتم کشی جان به فنا میرود نماز بنشسته ام سوی خدا می رود تویی پرستار عزیزان من خواهر من این تو و این طفلان من رٱس به نی باشکوه شام بلا میرود هر که اسیر خداست سوی خدا میرود

@@MohammadRezaHusseini-hq4vy متن ندارم برادر

@@HabibeSadatMousavi گشته پر از غم دل اهل حرم آمده هنگام جدایی ز غم زینب من غم مخور جان به سرا میرود با تن خونین حسین سوی خدا میرود هر کس و ناکس نشود یار من به به بنی هاشم و انصار من کشتی ناجی من سوی هدی می رود قافله ی کربلا سوی خدا می رود خدا خودش شاهد این ماجرا ست هر چه خدا خواست همانم رواست گر به گلوی علی تیر جفا می رود خون علی اصغرم سوی خدا میرود خوشم که پشتم به خدا محکم است بهتر یاران من اگر منجم است ناله هل من معین تا به سما می رود خون من بی معین سوی خدا می رود مرا ز یادت نرود در سفر بین نمازت اسم مرا هم ببر از همه ماتم کشی جان به فنا میرود نماز بنشسته ام سوی خدا می رود تویی پرستار عزیزان من خواهر من این تو و این طفلان من رٱس به نی باشکوه شام بلا میرود هر که اسیر خداست سوی خدا میرود

به کجایی ای برادر شه تاجدار زینب تو مگر خبر نداری ز دل نگار(نگران) زینب به دلم یک آرزو بود که من از غمت بمیرم تو بیایی ای برادر به سر مزار زینب به وصالت ای برادر برسم اگر دوباره برسم به مطلب خود دل سوگوار زینب ز چه رو به دیدن ما به خرابه گر نیایی گله از تو دارم ای وای دل داغدار زینب چو یزید چوب کین زد به لبت به چشم و دیدم نه به چشم نور مانده نه به دل قرار زینب

امشب زمین و آسمان پر شور شین است فردا زمین کربلا دریای خونست حسین عبادت ، حسین شهادت بقیه الله آجرک الله امشب شب راز و نیاز عاشقانست فردا سر فرزند زهرا بر سنانست می شود از جفا ، دست و سرها جدا بقیه الله آجرک الله امشب حسین است و شهادت آرزویش فردا بریزد بر زمین خون گلویش در میان گندم میزند پرو بال بقیه الله آجرک الله امشب حریم فاطمه عباس دارد فردا سکینه سر به صحرا می‌گذارد شعله اش بر جگر ، در عزای پدر بقیه الله آجرک الله امشب شود تقدیم دین دست ابالفضل فردا جدا گردد ز تن دست ابالفضل شود در علقمه ، زائرش فاطمه بقیه الله آجرک الله امشب علی اش بر به سجده سر گزارد فردا قدش به کربلا جان می سپارد شود ارباً اربا پیش چشم بابا بقیه الله آجرک الله امشب حرم یک تشنه شش ماهه دارد فردا سر دست پدر جان می سپارد بهر یک جرعه آب گردد از خون خضاب بقیه الله آجرک الله امشب دعا خواند لب عطشان زینب فردا شود نقش زمین قرآن و زینب کنار قتلگه ، کند زهرا نگه بقیه الله آجرک الله

ماشاالله

امشب زمین و آسمان پر شور شین است فردا زمین کربلا دریای خونست حسین عبادت ، حسین شهادت بقیه الله آجرک الله امشب شب راز و نیاز عاشقانست فردا سر فرزند زهرا بر سنانست می شود از جفا ، دست و سرها جدا بقیه الله آجرک الله امشب حسین است و شهادت آرزویش فردا بریزد بر زمین خون گلویش در میان گندم میزند پرو بال بقیه الله آجرک الله امشب حریم فاطمه عباس دارد فردا سکینه سر به صحرا می‌گذارد شعله اش بر جگر ، در عزای پدر بقیه الله آجرک الله امشب شود تقدیم دین دست ابالفضل فردا جدا گردد ز تن دست ابالفضل شود در علقمه ، زائرش فاطمه بقیه الله آجرک الله امشب علی اش بر به سجده سر گزارد فردا قدش به کربلا جان می سپارد شود ارباً اربا پیش چشم بابا بقیه الله آجرک الله امشب حرم یک تشنه شش ماهه دارد فردا سر دست پدر جان می سپارد بهر یک جرعه آب گردد از خون خضاب بقیه الله آجرک الله امشب دعا خواند لب عطشان زینب فردا شود نقش زمین قرآن و زینب کنار قتلگه ، کند زهرا نگه بقیه الله آجرک الله

شب های جمعه نیمه شب ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می اید زنی قامت خمیده لب می گزارد روی رگهای بریده ای جان مادر جانان مادر مظلوم حسینم فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد قربان ان اقا که انگشتر ندارد ای جان مادر جانان مادر مظلوم حسینم یک تکه سالم بر ان پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد ای جان مادر جانان مادر مظلوم حسینم گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود این گونه باشد شکل گفتگویش ای جان مادر جانان مادر مظلوم حسینم گوید بنی یا بنی بر خیز امد مادرت زهرا بنی ای جان مادر جانان مادر مظلوم حسینم دیدم خودم در روز عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنی ای جان مادر جانان مادر مظلوم حسینم من بی وضو موی تو را شانه نکرد حالا به دنبال سرت باید بگردم